در دنیای امروز همگام با پیشرفت تکنولوژی، دانش و بوجود آمدن شغلهای جدید، وجود رسانههای متعدد قابل دسترس برای عموم مردم در دنیا، داشتن خلاقیت و نوآوری با استفاده از ابزارهای به روز در هر نوع فعالیتی میتواند برای موفق شدن نسبت به رقیب یک امتیاز باشد. «بازاریابی» و« تبلیغات » نیز از ابزارهای اصلی برای موفقیت در کار و خدمات به حساب میآیند که اگر به صورت درست و با برنامهریزی متناسب استفاده شوند؛ قطعا بازدهی مطلوبی را برای هر نوع فعالیت ایجاد خواهند کرد. «بازاریابی » و « تبلیغات» دو مقوله مهم اما جدا از هم در این راستا هستند؛ که در کنار هم دارای اهمیت، مکمل هم و تاثیر بالایی بر موفقیت هر نوع « کسب و کار » دارند؛ هر چند برخی معتقدند که این دو از هم جدا نبوده، یکی و به یک معنی هستند. شناخت درست داشتن نسبت به تفاوت «بازاریابی » و « تبلیغات» ، همچنین استفاده هر کدام در جایگاه خودشان به پیشرفت در هر نوع «کسب و کار» کمک می کند. به نظر شما هم اگر «بازاریابی» همان «تبلیغات » است، بهتر است تا آخر این مقاله از گوگل صنف را بخوانید تا به تفاوت اصلی بازاریابی و تبلیغات پی ببرید. برای دانستن تفاوت این دو ابتدا باید تعریف هر کدام را به صورت مجزا بدانیم.
این را هم بخوانید: بانک اطلاعاتی مشاغل چیست؟
بازاریابی چیست؟
بازاریابی یا هنر فروش به فعالیتی که یک مجموعه برای معرفی خدمات یا محصولات خود در بین رقبایی که دارد، برای افراد انجام میدهد؛ میگویند. به نوعی روشی موثر برای برقراری مطلوبتر با جامعه هدف، به نوعی روابط مطلوب و مدیریت روابط سومند با مشتری است.
تبلیغات چیست؟
تبلیغات دانشی است که تولید کننده کالا یا خدمات با استفاده از آن میتواند جامعه هدف خریدار را نسبت به فعالیت مجموعه خود آگاه کند. تبیلغات، به نوعی اطلاع رسانی یا اقناع مردم است.
تفاوت بازاریابی و تبلیغات
در عصر حاضر، وجود فناوریهای ارتباطی جدید، فرصت را برای خلاقیت و ابتکار فراهم و ورود تکنولوژی به حوزه رسانه زمینه را برای تبدیل «بازاریابی سنتی» به « بازاریابی دیجیتال» فراهم کرده است.
ظهور شبکههای مختلف اجتماعی نیز بستری برای این نوع بازاریابی یعنی «بازاریابی دیجیتال» را فراهم کردهاند که فرصت موفقیت را برای انواع «کسب و کار» جدید و قدیم در قالب استراتژیهای نوین بازاریابی ایجاد کرده است.
«بازاریابی» را میتوان دانشی توامان با هنر پژوهش برشمرد، هنری که به دنبال ارج نهادن به نیازها و برآوردن خواستههای بازار هدف و مشتریان خود به دنبال کسب سود نیز میباشد.
لزوما باید «بازاریابی» را متعادل کننده بین نیازهای جامعه هدف که همان مشتریان هستند و تواناییهای خدمات دهنده دانست و «تبلیغات» فقط تولید محتوا برای افزایش آگاهی جامعه هدف مخاطب یا همان مشتریان و آشنایی بیشتر با «برند» و «کسب و کار» مورد نظر است.
انجام درست «بازاریابی» که به نوعی تولید محتوا را نیز در درون خود دارد، میتواند زمینه سود آوری را برای انواع مختلف «کسب و کار» ایجاد کند.
همچنین «بازاریابی» را نیز میتوان به نوعی جستجو برای پیدا کردن بازار مناسب برای حضور موثر به نوعی که پاسخگوی نیازهای درخواستی مردم باشد، برشمرد. به عبارتی نوعی کوشش با آگاهی برای اختصاص دادن بهینه خدمات تخصصی در بازار.
این روش مناسبی است تا سازمانها، واحدهای تولیدی و خدماتی بتوانند به نوعی نیازهای جامعه هدف خود را به نحو مطلوب شناسایی، محصولات و خدمات خود را همسو با آن تهیه و ارائه کنند.
تاکید همواره در «بازاریابی» جلوگیری از اتلاف وقت، هدر رفت منابع و پیدا کردن مناسبترین جایگاه در بازار است که «تبلیغات» در این مسیر نقش اصلی و کلیدی را بازی میکند.
«بازاریابی» بر پایه ۴ مقوله اصلی کالا یا خدمات، توزیع یا محل، قیمتگذاری و ترویج استوار است و«تبلیغات» ریشه در زندگی اجتماعی انسانها دارد. سالهاست مرسوم بوده و دانستن زبان و مسیر درست این دانش نیز قطعا نتیجه مطلوبی را ایجاد خواهد کرد. ضرورت دانستن این نکته لازم است که «تبلیغات» از نظر اعتبار به سه دستهی سفید، سیاه و خاکستری تقسیم میشوند.
که« تبلیغات سفید» دارای منبعی معتبر و محتوای دارای صحت ، «تبلیغات سیاه» دارای منبعی مخفی و نامشخص و «تبلیغات خاکستری»حد وسط تبلیغات سیاه و سفید است که در این نوع منبع میتواند مشخص یا نامشخص و معتبر یا نامعتبر باشد.
«بازاریابی » مهمتر است یا « تبلیغات»؟
حالا شاید درک بهتری نسبت به فرق «بازاریابی و تبلیغات » پیدا کرده باشید ؛ ولی برایتان سوال پیش بیاید که کدام یک مهمترند؟
این نتیجه بدست میآید که «بازاریابی» و «تبلیغات» دو مقوله جدا اما وابسته به هم دردنیای امروز هستند، که بودن هر کدام بدون دیگری نقصی در روند ارائه خدمات و تولید به جوامع هدف میباشد. داشتن دانش در هر کدام به صورت جداگانه کافی نیست، با وجود فرق «بازاریابی» با «تبلیغات»، در مجموع هدف نهایی هر دو یکسان و جنبههای مشترک بسیاری دارند؛ اما کارکرد هر کدام جدا از هم است.
البته منکر این نباید شد که میتوان «تبلیغات» را به نوعی اهرم اصلی در بازاریابی دانست، اما «بازاریابی» نمیتواند در« تبلیغات» نقش داشته باشد.
به طور کلی هدف «بازاریابی»، افزایش فروش و ایجاد یک بازار برای محصولات و خدمات فعالان عرصههای مختلف است. در صورتی که هدف اصلی« تبلیغات»، افزایش مشتریان و مخاطبین خواهد بود که در نهایت هر دو در کنار هم به افزایش فروش و کسب درآمد کمک میکنند.
ادراک صحیح از تفاوت «بازاریابی و تبلیغات»، موضوع مهمی است که در زمینه «کسب وکار» ضرورت دارد، تلفیق این دو با یکدیگر، نیز میتواند بهترین راه موثر در اثرگذاری مخاطب ایجاد کند؛ که هر کدام در جایگاه خودشان نقش کلیدی در موفقیت «کسب و کار» در هر نوع را دارند.
با توجه به پیشرفتهای دانش و تکنولوژی در دنیا، میطلبد فعالان عرصههای متعدد «کسب و کار» دانش و آگاهی خود را نسبت به «بازاریابی» و «تبلیغات» بروز کرده و بهتر این است که در زمینه هر کدام با متخصصین مربوط به هر یک وارد دنیای داد و ستد و رقابت بشوند.