اگر تا به امروز سرکهای کوچکی در علم بازاریابی کشیده باشید؛ حتماً عبارت بازار هدف یا همان Target Market به گوشتان خورده است؛ پس باتوجهبه این مسئله میتوان نتیجهگیری کرد بازار هدف یک مسئله مهم و اساسی در بحث بازاریابی محسوب میشود؛ به همین دلیل در ادامه این مطلب تصمیم گرفتهایم در ارتباط با این مسئله که بازار هدف چیست و تعیین بازار هدف به چه شکل است؛ با یکدیگر صحبت کنیم؛ پس تا پایان این مطلب همراه ما باشید.
تعریف بازار هدف
اگر بخواهیم به زبان ساده بیان کنیم؛ باید بگوییم منظور از بازار هدف؛ مشتریان و افرادی هستند که شما هدف قرار میدهید تا محصولات یا خدمات خود را به آنها بفروشید؛ بهعبارتدیگر منظور از بازار هدف دستهای از افراد هستند که باتوجهبه خصوصیاتشان احتمال میرود بیشتر از بقیه به خرید کالا یا خدمات شما بپردازند که طبیعتاً تعیین این بازار میتواند اموری مثل بازاریابی دیجیتال و سنتی، تبلیغات، تولید کالاهای جدید و مواردی ازاینقبیل را برای شما بهعنوان شخصی که صاحب کسبوکار خاصی است، آسانتر کند.
مزایای تعیین بازار هدف
طبیعی است که تعیین بازار هدف، میتواند مزایای متعددی برای صاحبان کسبوکار داشته باشد؛ اما از مهمترین آنها میتوان بهصرفه جویی در پول و وقت اشاره کرد؛ بهعنوان سایر مزایای تعیین بازار هدف نیز بایستی به ذکر بالارفتن فروش و سود، تأثیرگذاری بیشتر بازاریابی و موارد متعدد دیگر اشاره کرد.
این را هم بخوانید: بهترین روش های افزایش فروش
تقسیمبندیهای بازار هدف
همانطور که در قسمت قبل گفتیم، بازار هدف بازاری است که باتوجهبه یک سری خصوصیات مشخص آن بازار برای انجام تبلیغات و بازاریابی یک کسبوکار مشخص انتخاب میشود؛ اما سالی که ممکن است برای برخی از افراد پیش بیاید؛ این است که این خصوصیات شامل چه چیزهایی میشوند؟ یا به عبارتی چه خصوصیاتی در تقسیمبندی بازار هدف به کمک ما میآیند؟ در این قسمت با ذکر تقسیمبندیهای مختلف بازار هدف به این سؤال پاسخ خواهیم داد.
تقسیمبندیهای جمعیتی
باید بگوییم؛ اگر فردی بخواهد یک دسته از افراد مختلف را بهعنوان بازار هدف انتخاب کند یک نوع تقسیمبندی که میتواند به کمکش بیاید تقسیمبندیهای جمعیتی است؛ در این نوع تقسیمبندی افراد بر اساس شاخصهای آماری قابلاندازهگیری در دستههای مختلف جمعیتی قرار میگیرند که این دستهها شامل جنس افراد، سن، تحصیلات، وضعیت تأهل و دستههای دیگری ازاینقبیل هستند؛ در پایان خوب است بدانید از تقسیمبندیهای جمعیتی همواره بهعنوان مهمترین و اساسیترین معیار برای شناسایی و انتخاب بازار هدف یاد میشود.
تقسیمبندیهای جغرافیایی
یکی دیگر از راههای تقسیمبندی گروههای جمعیتی و پیداکردن بازار هدف، این است که افراد بر اساس یک سری معیارهای قابلاندازهگیری جغرافیایی مانند کد پستی، کشور، منطقه، ایالت، شهر، روستا و مواردی ازاینقبیل در دستههای مختلف قرار بگیرند و باتوجهبه این دستهبندیها مخاطب هدف یا بازار هدف یک کسبوکار تعیین شود؛ اگر بخواهیم این تقسیمبندیهای جغرافیایی را به بیان سادهتر توضیح دهیم؛ باید بگوییم در این نوع تقسیمبندی مفهوم بر این مسئله استوار است که برخی افراد در برخی مکانهای خاص ممکن است به یک سری کالاها نیاز بیشتری داشته باشند؛ به طور مثال فردی که در روستا زندگی میکند؛ به محصولی مانند پارو یا چمنزن بیشتر از شخصی که در شهر زندگی میکند؛ نیاز خواهد داشت.
تقسیمبندیهای رفتاری
این نوع تقسیمبندی بر رفتار و یا اعمالی استوار است که افراد در موقعیتهای مختلف از خود بروز میدهند که بر مؤلفهها یا فاکتورهایی مثل مناسبتهای مختلف، آمادگی افراد برای خرید یک محصول، منافع فردی و مواردی ازاینقبیل استوار است.
تقسیمبندیهای روانشناختی
در این نوع تقسیمبندی، بازارهای مختلف بر اساس سبک زندگی افراد و مؤلفههایی مانند ارزشهای شخصیتی، نگرش افراد، طبقه اجتماعی و مواردی ازاینقبیل تقسیمبندی میشود؛ پس از این تقسیمبندی شما بهعنوان فردی که صاحب یک کسبوکار است میتوانید بازار هدف خود را بر اساس اطلاعاتی که دارید تعیین کنید.
این را هم بخوانید: مراحل رشد کسب و کار
گامهای تعیین بازار هدف
در قسمتهای قبلی در ارتباط با این مسئله که بازار هدف چیست، تعیین آن چه مزایایی دارد و تقسیمبندیهای بازار هدف با یکدیگر زیاد صحبت کردیم؛ اما حال زمان این میرسد که با کمک یکدیگر و با ذکر گامهای مختلف چگونگی تعیین بازار هدف یا مخاطب هدف را بیاموزیم؛ پس این قسمت را بادقت بخوانید.
گام اول: مشتریان فعلی خود را تحلیل کنید.
اولین قدمی که در تعیین بازار هدف به کمک افراد میآید؛ این است که صاحبان کسبوکار مشتریان خود را تحلیل و بررسی کنند؛ از خود بپرسند دلیل خرید این مشتریان چیست؟ ویژگیهای مشترک مشتریانشان را پیدا کنند و آنها را در گروههای مختلف تقسیمبندیشده قرار بدهند.
گام دوم: بررسی رقبا را شروع کنید.
شما بهعنوان کسی که صاحب یک کسبوکار است و میخواهد بازار هدف خود را پیدا کنید؛ بایستی پس از بررسی مشتریان خودتان؛ شروع به تحلیل مشتریان رقبای خود کنید، مشتریان آنها و زمینه فعالیتشان را پیدا کنید؛ اما در همان زمینه فعالیت نکنید و بازاری را بهعنوان بازار هدفتان انتخاب کنید که رقبایتان از قلم انداختهاند.
گام سوم: به تجزیه تحلیل محصولاتتان بپردازید.
مرحله و گام بعدی که میتواند شما را به شناختن بازار هدف مرتبط با زمینه فعالیتتان نزدیک کند؛ این است که محصولات خود را تجزیهوتحلیل کنید و با تهیه یک لیست از مزایای این محصولات و با کمکگرفتن از یک گرافیست کاربلد یک تصویر حرفهای از محصولات خودتان را به جهت جذب مشتری ارائه بدهید.
گام چهارم: اطلاعات جمعیتی و روانشناختی مشتریان خود را بررسی کنید.
در این گام از تعیین بازار هدف، زمان این میرسد که مشتریان و خریداران محصولاتتان را بررسی کنید و سؤالاتی از قبیل چه ویژگیهایی در محصولات ما میتواند مشتری را به خرید بیشتر ترغیب کند؟ مشتریهای برند ما بیشتر روزنامه میخوانند یا تلویزیون میبینند و مسائلی ازاینقبیل پاسخ بدهید.
گام پنجم: بازار هدفی که مشخص کردهاید را ارزیابی کنید.
همانطور که میدانید؛ با فعالیتهایی که در گامهای قبلی انجام شده است؛ در این مرحله اکثر صاحبان کسبوکار میتوانند تا حدودی بازار هدف خود را تعیین کنند؛ به همین دلیل در این مرحله لازم است که این بازار هدف ارزیابی شود؛ شما میتوانید با پرسیدن سؤالاتی از قبیل آیا بازار هدف مشخص شده توانایی خرید محصول من را دارند؟ آیا این بازار هدف با معیار هایمن همخوانی دارد؟ آیا مشتریان من به محصولی که من معرفی میکنم نیازی دارند؟ این بازار هدفی که تعیین کردهاید را ارزیابی کنید تا مطمئن شوید دست به انتخاب درستی زدهاید.